|
پشت پرده چینهراسی ترامپ
مریم عباسی: دونالد ترامپ در توجیه اقدام خود مبنی بر قطع کمکهای داوطلبانه واشنگتن به سازمان جهانی بهداشت، این سازمان را به «چینمداری»(!) متهم کرده است. او طی هفتههای اخیر و متعاقب کاهش شدید محبوبیتش در اکثر ایالات تعیینکننده در انتخابات ریاستجمهوری، مقامات چینی را به دادن اطلاعات دروغین و نادرست از ویروس کرونا متهم کرده است. ترامپ در حال خلق تصویر مجازی آگاهانهای در آمریکاست! بازی ترامپ چندان پیچیده نیست: او سعی دارد سازمان جهانی بهداشت و چین را نهتنها به مثابه یکی از عوامل، بلکه به عنوان «تنها عوامل» ایجاد بحران فعلی در ایالات متحده جلوه دهد! ترامپ معتقد است او کمترین قصوری در تسریع شیوع ویروس کرونا و رشد تصاعدی آمار مبتلایان و قربانیان «کووید-19» در ایالات متحده نداشته و هر چه رخ داده، معلول اطلاعات نادرستی است که واشنگتن بر اساس «حسن نیت» و «اعتماد به دیگران» دریافت کرده است!
ترامپ در حالی مشغول نهادینهسازی این «تصویر فانتزی» در ذهن رایدهندگان آمریکایی است که مطابق آخرین آمار، تعداد مبتلایان کرونا در ایالات متحده بیش از یک میلیون نفر شده و تعداد قربانیان آمریکایی نیز از مرز 50 هزار نفر گذشته است. ترامپ مشتاقانه و سرگردان، به دنبال یک «مقصر خارجی» است زیرا رئیسجمهور آمریکا دفاعی در برابر عملکرد خود و معاونش «مایک پنس» در قبال مواجهه با کرونا ندارد. بنابراین، یکی از علل حمله ترامپ به چین و متهم کردن این کشور به ارائه اطلاعات نادرست در قبال کرونا، نگرانی وی از انتخابات ریاست جمهوری سال 2020 است.
رئیسجمهور آمریکا معتقد است اگر تصویر مجازی و فانتزی مدنظر او در اذهان تثبیت شود، میتواند بخش زیادی از محبوبیت از دست رفته خود را تا انتخابات نوامبر (آبانماه) به سبد خود بازگرداند.
با این حال «تصویر حقیقی» و واقعیات موجود چیز دیگری میگوید! گزارش اخیر نیویورکتایمز تاکید میکند ترامپ از ماه ژانویه (دیماه) در جریان خطر شیوع گسترده کرونا در آمریکا بوده و حتی در جریان کمبود امکانات بیمارستانی در برخی ایالات قرار داشته است اما بر اساس محاسبات کودکانه خود و توصیه برخی مشاورانش، تصور شیوع گسترده کرونا در آمریکا را نکرده و با آن به مثابه یک «بیماری محدود» و «غیر اپیدمیک» برخورد کرده است. حتی «دنیس کافمن» رئیس سابق بخش بیماریهای عفونی آژانس اطلاعات دفاعی آمریکا معتقد است هشدارهای لازم از سوی پنتاگون و نهادهای اطلاعاتی و امنیتی آمریکا از 5 سال قبل تاکنون (درباره احتمال شیوع نوعی خاص از ویروسهای عفونی و همهگیر) به کاخ سفید مخابره شده است. این گزارشها به صورت خاص از سال 2017 در اختیار تمام ردههای رسمی پنتاگون قرار گرفته و متعاقبا رئیسجمهور آمریکا نیز در جریان آن قرار داشته است.
امروز ترامپ برای نجات از شکست در انتخابات به هر ریسمانی چنگ میزند؛ از خط و نشان کشیدن برای سازمان جهانی بهداشت تا شیوع «چینهراسی» در آمریکا! اما بازی به این نقطه ختم نمیشود! بخشی از نگرانیهای فعلی آمریکا و تاخت و تاز غیرعقلانی وی در برابر پکن، معطوف به دوران پساکرونا است. ترامپ از اینکه افکار عمومی جهان، چین را نماد و مصداق «مدیر برتر در مقابله با کرونا» در برابر «آمریکای ناتوان در کنترل کرونا» تلقی کنند، بشدت هراسان است. تثبیت این ذهنیت، نهتنها منجر به احیای جایگاه و موقعیت از دست رفته آمریکا نمیشود، بلکه دیگر جایی برای عرض اندام سیاستمدارانی مانند ترامپ و پمپئو باقی نمیگذارد. شعارهای پوپولیستی از جمله «احیای آمریکای قدرتمند» در چنین شرایطی تبدیل به یک «طنز سیاسی» در بین شهروندان آمریکایی میشود؛ همان موضوعی که ترامپ حتی در صورت پیروزی دوباره در انتخابات، بشدت از آن هراسان است.
تنها دغدغه مقامات آمریکایی در برهه کنونی، اثبات محکومیت چین در ماجرای شیوع کروناست! حتی ترامپ در این آوردگاه، تمام همحزبیهای خود را نیز به خط کرده است زیرا تحسین «چین قدرتمند در مواجهه با کرونا» مترادف با «سرزنش آمریکای پرادعا» خواهد بود. شبکه بیبیسی در یکی از گزارشهای خود درباره انگیزههای ترامپ از مواجهه آشکار با پکن بر سر ویروس کرونا اعلام کرد: «حملات شدیدی که نسبت به چین آغاز شده تنها از سوی ترامپ نیست. سناتورهای آمریکایی از جمله «تد کروز»، «تام کاتن» و «جاش هاولی»- که این آخری، حتی لایحه گرفتن غرامت از چین را آماده کرده است(!)- و تعداد دیگری از سیاستمداران آمریکا نیز در همین مسیر حرکت میکنند. اواخر ماه مارس مایک پمپئو، وزیر خارجه آمریکا در جلسه 7 کشور صنعتی [G7] که به صورت ویدئوکنفرانس برگزار شد اصرار میکرد نام بیماری کرونا به «ویروس ووهان» تغییر کند».
چنانکه از تحرکات ضدچینی ترامپ و اتهامزنیهای مکرر وی به پکن برمیآید، نگرانیهای وی معطوف به دو مقوله مقطعی (انتخابات ریاستجمهوری آمریکا) و بلندمدت (پساکرونا) است؛ دغدغههایی که شکلگیری و استمرار آن نهتنها ذهن ترامپ، بلکه ذهن سایر سیاستمداران متوهم آمریکایی که هنوز در رؤیای خام «جهان تکقطبی» سیر میکنند را بشدت آزار میدهد.
ارسال به دوستان
زیر صفر
محمدکاظم انبارلویی: نهادهای جهان همچنان پدیده ویروس مرگبار کرونا را در صدر اخبار خود دارند. اخبار فقط حول و حوش چند کشته و چند بهبودیافته یا مشکلات ناشی از درمان نیست بلکه سخن از تغییر جغرافیای اقتصادی، اجتماعی، نظامی و حتی سیاسی جهان است.
ویروس کرونا که رئیسجمهور آمریکا از آن به عنوان دشمن ناپیدا یاد میکند، بیشترین تلفات را در آمریکا و اروپا و بیشترین تغییرات را در زندگی روزمره مردم مغربزمین برجا گذاشته است. مهمترین خبری که این روزها مخابره شد، اثرات ویروس کرونا در حوزه بازار نفت است. دوشنبه گذشته خبر پایگاه خبری «اکسپرس» درباره بیسابقهترین سقوط تاریخ بهای نفتخام آمریکا بود. خبر این بود که نفتخام وست تگزاس اینترمدیت آمریکا ۱۴۷ درصد در هر بشکه کاهش قیمت داشته و به منفی ۳۷ دلار و ۶۳ سنت در هر بشکه رسید. مفهوم این پدیده آن است که آمریکاییها برای فروش نفت خود به مشتریان نهتنها پولی دریافت نمیکنند بلکه بشکهای ۳۷ دلار هم میدهند تا بیایند نفت را ببرند. چون مخازن آنها به دلیل کاهش تقاضای نفت و اختلال در نظام حملونقل جهانی پر و سرریز شده است.
آمریکاییها روزی ۱۲ میلیون بشکه نفت تولید میکنند و کاهش تقاضا هم در داخل و هم در خارج از آمریکا موجب شده نفت روی دست آنها بدون مشتری بماند. این در حالی است که همه مخازن ذخیره آنها سرریز شده است؛ میزان تقاضای جهانی ۱۰۰ میلیون بشکه در روز بوده که امروز به ۷۵ میلیون بشکه در روز سقوط کرده است. حتی کاهش ۱۰ میلیون بشکهای نفت اوپک نتوانست قیمت را در سطحی مناسب حفظ کند. پالایشگاههای نفت در آمریکا به لحاظ فنی با نفت عربستان کار میکنند لذا آمریکا از عربستان نفت وارد میکند و نفت خود را صادر میکند. امروز آمریکا مجبور است از یکسو پول نفت عربستان را بدهد و از سوی دیگر نفت خود را نهتنها مجانی بلکه مبلغی هم به مشتری بدهد تا جلوی سرریز مخازن خود را بگیرد.
اوضاع عجیبی است! هیچکس فکر نمیکرد ویروس کرونا در دشمنی با آمریکا بویژه در حوزه نفت چنین ضربه جانکاهی به رهبران کاخ سفید و سرمایهداران آمریکا بزند.
خزانهداری آمریکا که ماموریت دارد با تحریمهای فلجکننده، ملت ایران را از پای درآورد، یکی از ماموریتهای سختش به صفر رساندن فروش نفت ایران است.
تفریغ بودجه ۹۷ و احتمالا ۹۸ و ۹۹ نشان خواهد داد فروش نفت ایران هیچگاه به صفر نمیرسد اما پدیده بیسابقه سقوط بهای نفت آمریکا به زیر صفر نشان داد آمریکاییها نهتنها صدور نفتشان به صفر رسیده بلکه حتی برای فروش آن بدون اینکه درآمدی داشته باشند باید هزینه کنند.
* ورشکستگی صنعت نفت آمریکا
اکنون آمریکاییها رودرروی شریک دنگی و تجاری خود یعنی عربستان قرار دارند و مجبورند خرید نفت از عربستان را متوقف کرده و فشار بیاورند عربستان همچنان تولید نفت را کاهش دهد. کرونا در حوزه اقتصادی صفهای طولانی را در آمریکا برای اخذ غذای مجانی و همچنین قفسههای خالی فروشگاهها درباره کالاهای مورد نیاز مردم به جا گذاشته است. کرونا تصویر ناکارآمدی از پیشگیری و درمان در نظام بهداشت و سلامت دولت آمریکا در جهان بازتاب داده است.
حضور مسلحانه عدهای در ایالت میشیگان برای خروج از قرنطینه و بازگشت به محل کار خود خبر از اوضاع مبهم و پیچیده اجتماعی مردم آمریکا بدون پردهپوشی میدهد، این در حالی است که کمتر از ۵ ماه از مدت امپراتوری کرونا ویروس در پهنه جهان میگذرد و هنوز نه سیاستمداران، نه علما و نه صاحبنظران حوزه بهداشت جهانی و صاحبان آزمایشگاهها و پژوهشکدهها نتوانستهاند خبری امیدوارکننده درباره مقابله قطعی با این پدیده عجیب بدهند. علمای علم سیاست هم میگویند کرونا روی ناکارآمدی نظامهای غربی سوار شده است و هر روز یک رونمایی از آن را در منظر جهانی به نمایش میگذارد. کرونا سرعت افول قدرت آمریکا و قدرتهای اهریمنی غرب را شتاب بخشیده و مشغول نمایش بخشهایی از فروپاشی غرب است. همین چند روز پیش بود که اعلام کردند تلفات کرونا در انگلیس 3 برابر تلفات کرونا در ایران است. وضع در آمریکا هم شدیدتر از آن است که ما فکر میکنیم، مردم در آمریکا به بیمارستانها مراجعه نمیکنند چون هزینههای درمان بالاست. در آمریکا اصلا یک شبکه ملی بهداشت که در این بحران به داد مردم برسد وجود ندارد.
ژست رئیسجمهور آمریکا وقتی پشت تریبون اطلاعرسانی قرار میگیرد، ژست یک رئیس دولت درمانده را نشان میدهد. در انگلیس رسما اعلام شده آماری که دولت درباره تلفات کرونا میدهد ۴۱ درصد زیر آمار واقعی است، این در حالی است که در ایران علاوه بر خدمات در بخش بهداشت و درمان و بستههای حمایتی دولت، با یک جنبش عظیم معنوی و مومنانه از سوی همه اقشار مردم با فرمان رهبر حکیم انقلاب برای کاهش مشکلات بهوجود آمده از سوی این بیماری جهانی رو به رو هستیم.
مردم این روزها به شیپورچیهای رسوا در رادیو بیبیسی و رادیو آمریکا و دیگر مراکز اهریمنی دروغپراکنی غرب میخندند که مشغول پنهانسازی مصیبت کرونا در غرب و دروغپردازی و شایعهسازی درباره این پدیده در ایران هستند. مردمی که هر روز به بازار میروند و فروشگاهها را مملو از کالا میبینند و زندگی عادی خود را با رعایت پروتکلهای بهداشتی میگذرانند، در جریان اخبار فضاحتبار درباره این پدیده بویژه درباره آمریکا و اروپا آن هم به اذعان منابع داخلی آنها قرار میگیرند. اخبار جهانی را مستقیم و بدون تحلیل دریافت میکنند. هیچکس فکر نمیکرد یک «پدیده ناپدید» بلایی بر سر دشمنان اسلام و ایران بیاورد که کل طراحیهای خزانهداری آمریکا به عنوان اتاق جنگ اقتصادی علیه ملت ایران به چاهی بیفتد که برای ما کنده بودند. مراکز آینده پژوهی در واشنگتن که پیشبینی حوادث در ۲۰ سال آینده در حوزههای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی را انجام میدهند، نتوانستند درباره پدیده کرونا ویروس بگویند حتی فردا چه اتفاقی میافتد و هنوز فکری برای مهار، کنترل و درمان این ویروس نکردهاند.
بعد هم مضحک است سخن از پساکرونا به میان میآورند(!) یک ضربالمثل ایرانی میگوید «شما قاچ زین را بچسب، اسب سواری پیشکش!»
ای کاش مفهوم و معانی این ضربالمثل ایرانی را آمریکاییها میفهمیدند.
ارسال به دوستان
چگونه بسیج نیروهای جهادی نهضت فراگیرکمک مؤمنانه ظرفیتهای پزشکی و تعهد کادر درمانی باعث شد ایران موج اول کرونا را مدیریت کند
سر ایران سلامت
میکائیل دیانی: شاید چند ماه پیش هیچ کس فکر نمیکرد روزی دنیا اینگونه باشد. یک ویروس میکروسکوپی همه کشورها را به هم ریخته است؛ از کشورهای جنوب شرق آسیا تا کشورهای توسعهیافته اروپایی را درگیر خود کرده و آمریکای مدعی حالا بیچارهترین کشوری است که رئیسجمهورش به توصیه احمقانه تزریق وایتکس متوسل شده است. بیش از 3 میلیون نفر در جهان به کرونا ویروس مبتلا شدهاند و بیش از 200 هزار نفر مردهاند. در این میان اما ایران با وجود آنکه از کشورهای اولیهای بود که درگیر کرونا شد، وضعیت بهتری از کشورهای حتی توسعهیافته اروپایی دارد و به مراتب وضعش از آمریکا و انگلیس بهتر است تا آنجا که صادقخان، شهردار لندن در گفتوگوی مجازی با شهردار تهران گفت: «بسیاری از تدابیری که در لندن برای مقابله با کرونا اندیشیده شد، شبیه اقدامات ایران است و حتی ایران در این زمینه جلوتر است». در روزهایی که دنیا درگیر کروناست، آمریکا و بعضی کشورهای اروپایی علاوه بر کرونا با تجمعات پرستاران و صفهای خرید اسلحه نیز مواجهند؛ پرستارانی که امکانات درمانی و محافظتی را کم میدانند و به تعداد کمشان در برابر حجم بزرگ کار اعتراض دارند. در این میان کشورهای مختلف به دنبال آن میگردند تا بفهمند رمز موفقیت ایران در کنترل کرونا چیست؟!
* پیشبینیها و نتایج درگیری ما با کرونا
روزهای ابتدایی که کرونا به کشور ما آمد، تحلیلهای مختلفی درباره وقوع یک فاجعه مطرح میشد؛ تحلیلهایی که با شانتاژ رسانههای ضدانقلاب باعث ترس و وحشت مردم شده و به عنوان ابزاری برای تخریب ایران استفاده میشد. رسانههای ضدانقلاب عددهایی بین 30 هزار تا 100 هزار جان باخته برای ایران را پیشبینی میکردند و تحلیلهای خود را بر این مبنا پیش میبردند اما وضعیت آنگونه که آنها میگفتند پیش نرفت. بیبیسی انگلستان که روزهای اول از وضعیت اسفناک در ایران میگفت، آنقدر در کشور خود به مشکل خورد که جهتگیریهایش را عوض کرد. ایران اما اگر در حوزه مدیریت دولتی بهتر عمل میکرد حتی آسیبهای فعلی را هم متحمل نمیشد.
اما مهمترین رکن این موفقیت را میتوان به صورت خلاصه «نیروی انسانی تلاشگر و جهادی» دانست.
* نیروی انسانی جهادی؛ آنچه ما داشتیم و آنها نداشتند!
اساسیترین مسأله در مواجهه با کرونا ظرفیت انسانی و تجهیزاتی است. کشورهای مختلف سیاستگذاریهای خود را بر اساس این ظرفیت طراحی میکردند که بعضا تصمیمات درست و غلطی در مواجهه با آن اتخاذ میشد. سوال اصلی این بود که «اگر کرونا در یک کشور اپیدمی شود؛ نیروی انسانی متخصص توان مواجهه با آن اپیدمی را دارد یا خیر؟» بسیاری از کشورها از پیش جوابشان منفی بود و به همین خاطر سیاست کنترلی شدید را برگزیدند تا حجم فشار بر نیروی انسانی متخصص (پزشکان و پرستاران) کم شود. آنها به جای اپیدمی 2 ماهه با پیک طاقتفرسا برای نیروی انسانی که احتمال اسقاط ساختار درمانی و نیروی انسانی متخصص را داشت، طول مدت بیماری را افزایش و تعداد بیماران را کاهش میدادند؛ آنچه آنگلا مرکل، صدراعظم آلمان همان روزهای نخست به آن اشاره کرد و بر مبنای این سیاست جلو رفت. اما برخی کشورها مانند انگلستان در ابتدا سیاست «مصونیت گلهای» و ایمنسازی از طریق همهگیری بیماری را در دستور کار قرار دادند؛ سیاستی که به سرعت فشارش بر کادر درمان این کشور را نشان داد و دولت مجبور به عقبنشینی شد. ایتالیا، اسپانیا، فرانسه و در رأس همه آنها آمریکا غافلگیر شدند و حالا در رأس جدول مبتلایان و جانباختههای کرونا قرار دارند. فشار بر کادر درمانی این کشورها باعث شد هر روز در یکی از مناطق این کشورها تجمعات اعتراضی پزشکان و پرستاران برگزار شود. مثل تجمعی که پرستاران در اعتراض به سیاستهای کرونایی ترامپ مقابل کاخ سفید برگزار کردند.
اما در ایران چه اتفاقی افتاد؟! با آنکه از روزهای نخست ورود کرونا به ایران متخصصان و اهالی رسانه اعتراضات گستردهای به سیاستهای دولت روحانی درباره جدی نگرفتن کرونا داشتند اما در خط مقدم جبهه مبارزه با کرونا و پشت خط مقدم، حماسهای خلق شد که جهان را به حیرت فرو برد. از همان روزهای نخست بر خلاف استعفاهایی که میان پزشکان و پرستاران کشورهای غربی از ترس مواجهه با کرونا اتفاق میافتاد، پزشکان و پرستاران ایرانی نهتنها به میزان وظیفه خود، بلکه با شیفتهای اضافی و بیخوابیهای بسیار در مواجهه با کرونا قد علم کردند. حضور پزشکان و پرستاران جهادی و داوطلبی که از بخشهای مختلف نظام پزشکی به بخش کرونا گسیل میشدند، هر روز خبرساز میشد. یادم است همان هفته اول تصویری از بیمارستان امام خمینی(ره) درباره پزشک زنان و زایمانی منتشر شد که حالا در بخش بیماران کرونایی در حال دوندگی بود. همکارانش که او را میشناختند، وقتی او را به دوربینها معرفی کردند، تنها یک جمله گفت: «پدران ما وقتی در جبههها میجنگیدند، از هم نمیپرسیدند چه کسی تخصص چه سلاحی را دارد و چه کسی متخصص کدام بخش جنگ است، کار روی زمین مانده را برمیداشتند». در حالی که در جهان مسأله نیروی انسانی برای مواجهه با کرونا یک مسأله جدی بود، در ایران 63 نفر از پزشکان و پرستاران عزیزمان در راه مبارزه با این ویروس شهید شدند و تعداد بسیاری از آنها خود مبتلا و بستری شدند. ایران نیز مثل بسیاری از کشورها دچار کمبود امکانات و تجهیزات بود، حتی به واسطه تحریمهای ظالمانه از بسیاری کشورهای دیگر بیشتر در مضیقه قرار داشت اما آنچه ما را در این بخش جلو میانداخت، نیروی انسانی جان بر کفی بود که سلامت هر یک نفر جامعه برایش مهم بود.
اما علاوه بر خط مقدم آنچه در ایران بسیار مشهود بود و در دیگر کشورهای جهان دیده نمیشد، نیروی انسانی جهادی پشت خط مقدمی بود که هم شرایط را برای مبارزان میدانی آسانتر میکرد و هم از ایجاد اختلال در جامعه و افزایش تنگنا بر اجتماع کم میکرد.
* مساجد و حرم ها فعالتر شدند
از همان روزهای اول شیوع کرونا رسانههای ضدانقلاب و معاند یکی از نقاطی که روی آن دست گذاشتند تا با اسلام و ایران و اعتقادات مردم ایران مقابله کنند، این شائبه بود که اماکن مذهبی مهمترین بستر برای انتقال ویروس کرونا هستند. اما عقلانیت انقلابی از همان روزها از سوی متولیان امر، ائمه جمعه و مراجع تقلید باعث شد اجتماعات مذهبی موقتا تا پایان از بین رفتن این ویروس متوقف شود. این تصمیم عقلانی باعث شد در روزهای اخیر که آمار سهم اجتماعات مختلف در شیوع کرونا اعلام میشود، نماز جمعه و زیارتگاهها با زیر نیم درصد، کمترین نقش را در انتقال بیماری داشته باشند، در حالی که حملونقل عمومی و فروشگاهها ۶۰ درصد از بار شیوع کرونا را بردوش دارند. با این وجود اما مساجد و زیارتگاهها تعطیل نشد، بلکه فعالتر از گذشته است. شاید زیباترین تصویری که در این ایام منتشر شد، قدم زدن آیتالله دژکام در صحن حرم حضرت شاهچراغ بود، درحالی که چرخهای خیاطی در 2 طرف صحن در حال دوختن ماسک و لباس پرستاران و پزشکان برای مقابله با کرونا بودند.
مساجد و پایگاههای بسیج در یک حرکت همگانی و کشوری مسؤولیت ضدعفونی کردن شهرها را بر عهده گرفتند و هر شب تمام شهرها، اماکن عمومی، در منازل و خودروها و هر جایی را که احتمال داشت ویروس کرونا از آنجا منتقل شود، ضدعفونی میکردند. همزمان گروههای دیگر جهادی به کار تولید و توزیع مواد ضدعفونی کننده، ماسک و دستکش مشغول بودند. بعضیها هم مثل بچههای گروه جهادی شهید محمدحسین حدادیان ماموریت خود را حمایت و پشتیبانی از پزشکان و پرستاران قرار دادند و هر شب 1200 آبمیوه بین بیمارستانهای سراسر تهران توزیع میکردند. آنها که در مسجد امام علی خیابان جلفا حضور دارند تاکنون 45 هزار آبمیوه در بیمارستانها توزیع کردهاند.
* رزمایش بسیجیهای جهادی برای مردم
جهادیها در این مدت چند رزمایش را انجام دادند اما از نیمه شعبان که رهبر حکیم انقلاب فرمان رزمایشهای همدلی را صادر کردند، گروههای جهادی و مردمی بسیاری منسجمتر از گذشته برای کمک به نیازمندان و محرومان شتافتند و در آستانه فرارسیدن ماه مبارک رمضان، این حرکت مؤمنانه شدت گرفت. چند روز پیش به همت بسیجیان و مردم و خیران در قالب رزمایش کمک مومنانه در تهران و 14 استان کشور 5/3 میلیون بسته معیشتی بین نیازمندان توزیع شد.
«ضیافت همدلی»، «ایران همدل»، «آقا حساب کرده!» و «طرح مساوات» حرکتهایی است که با اسامی مختلف از سوی جهادیها، گروههای داوطلب و حتی در قالب پویشهای مردمی عمومی در حال برگزاری است و مردم با دستگیری از همدیگر در برابر کرونا، ایرانی یکدل را به تصویر گذاشتهاند.
سردار محمد زهرایی، مسؤول سازمان بسیج سازندگی کشور در این باره به «وطن امروز» گفت: شناسایی کمدرآمدها و خانوارهایی که کرونا گذران زندگی را برای آنها مشکل کرده است، علاوه بر پایگاههای بسیج محلات و مناطق، توسط 110 هزار رده بسیج دفاتر دانشجویی و کانونهای قشری انجام شد که آنها کار جذب و شناسایی خیران و جمعآوری کمکهای مردمی به این رزمایش را انجام دادند.
در رزمایش همدلی و کمک مومنانه مردم 168 میلیارد تومان پول نقد و کمکهای غیرنقدی دادند. در این رزمایش در کنار توزیع اقلام، خدمات دیگر توسط نیروهای بسیجی در قالب مشاورههای پزشکی، فرهنگی، کشاورزی و مذهبی به مردم داده میشود.
سخنگوی رزمایش همدلی و کمکهای مومنانه افزود: علاوه بر خدمات ارزندهای که از سوی این رزمایش ارائه میشود، اقداماتی نظیر «همسفره با همسایه» یا مقوله «دست به دست» را که به معنای تسویهحساب بدهی برخی افراد ناتوان و بیبضاعت در دفتر حساب مغازهها و سوپرمارکتهای محلهای و... است، انجام میدهند. تلاش برای بخشودگی اجارهبهای مغازه یا مسکن افراد ناتوان که طی آن بسیجیان با مراجعه به در خانه یا دفتر یا محل کار صاحبان مغازه یا خانه، خواهان بخشودگی بخشی از اجارهبها یا کمکرسانی برای پرداخت بخشی از کرایههای معوقه مستاجران میشوند، بدون اینکه بدهکار از این قضایا مطلع باشد، از دیگر اقداماتی است که در این رزمایش انجام خواهد شد.
مسؤول سازمان بسیج سازندگی کشور از پویش مردمی و حرکتی دیگر برای حمایت از نیازمندان یا افرادی که ویروس کرونا باعث بیکاری آنها در این چند ماه شده است در این رزمایش خبر داد و افزود: «پیشخرید خدمت یا انجام کار» حرکتی است که توسط بسیجیان انجام میشود تا افرادی که فقیر نیستند اما به دلیل شیوع کرونا بیکار شدهاند، این روزها قبل از انجام کار، پول کار را به عنوان پیشخدمت کار تحویل بگیرند و پس از آن در شرایط معمولی، کارها را انجام دهند.
حالا جهادیها در حال آماده شدن برای جهش تولیدند تا با پایان دادن به کرونا چرخ اقتصادی مردم را با کمک خودشان بچرخانند.
* جهادیها همپای نظام سلامت
آنچه در این بین حائز اهمیت است، همراهی و هماهنگی گروههای جهادی با ساختارهای رسمی مانند وزارت بهداشت است. بیش از 100 گروه جهادی پزشکی با ماموریت هماهنگ وزارت بهداشت به مناطق خاص فرستاده شدند تا کمبودهایی را که وزارت بهداشت نتوانسته تامین کند، جبران کنند. از سوی دیگر طرح غربالگری ایرانیان وزارت بهداشت با کمک بدنه بسیج کشور اتفاق افتاد و وزیر بهداشت در نامهای تقدیری از بسیجیان خطاب به سردار سلیمانی، فرمانده بسیج نوشت: «تاریخ این سرزمین فداکاریهای مخلصانه عزیزان بسیجی را در کلیه عرصههای خدمت بویژه تلاشهای حیرتانگیز بسیج ملی مبارزه با بیماری کرونا را که با هم توانستیم بیش از ۷۰ میلیون از مردم کشورمان را غربالگری کنیم، از یاد نخواهد برد».
* فرهنگ ریشهدار، جامعه مدرن از همگسیخته
تفاوت ایران و غرب در ماجرای کرونا و عملکرد مردم ما و آنها را میتوان در فرهنگ ریشهدار و سنتی ایران که اساسش بر همدلی، همراهی، از خودگذشتگی و ایثار برای یکدیگر است، دانست. غرب در ساختار یک جامعه مدرن نمیتواند افراد جامعه را به سمت فداکاری برای دیگری به صورت عمومی سوق دهد. فردگرایی و منفعت فردی جامعه مدرن آنها را از همگسیخته کرده است و حالا همه کسانی که مالیات میدهند و خود را شهروند مدرن به حساب میآورند، توقعشان از دولتهاست که بیچون و چرا به خدماتدهی برای آنها بپردازند. در آن فرهنگ محاسبهگر پدیدههایی مثل قطع کردن دستگاه تنفسی افراد سالخورده به چشم میخورد، در حالی که بیشترین فعالیت ایرانیان و نیروهای جهادی و پزشکی آنها برای افراد بزرگتر جامعه است.
* تصویر ایران و تصویر آنها
تصویر ما و آنها در کرونا بسیار متفاوت بود؛ تصویری که تصورات و توهمات ذهنی ایرانیان از غرب را تغییر داد و همچنین ما را با واقعیتهای درونی خودمان بیشتر آشنا کرد. صفهای طولانی برای خرید کالا و حمله وحشیانه به فروشگاهها و غارت لوازم خوراکی و بهداشتی تصویری بود که غرب از خود به نمایش گذاشت؛ تصویری که حتی سفیر انگلیس در ایران را نیز به اعتراف واداشت. «راب مکایر» سفیر انگلیس در تهران ضمن انتشار تصویری از قفسههای پر فروشگاههای کشورمان در حساب توئیتری خود، از رفتار ایرانیها در هجوم نیاوردن به قفسه دستمال توالت تعجب کرد، این در حالی است که هموطنان وی پس از رسمی شدن شیوع کرونا در انگلیس در عرض یک ساعت به فروشگاهها و مراکز خرید حملهور شدند و قفسههای فروشگاهها را خالی کردند. همچنین در ویدئوهای متعددی که از فروشگاههای کشور انگلیس منتشر شده، دیده میشود حتی بر سر دستمالها و ملزومات بهداشتی دعوا میکنند.
هنگامهای که جهان در کمبود ماسک و دستکش بود و آمریکا ماسکهای اروپاییها را به سرقت برده بود و فرانسویها از آمریکاییها شاکی بودند که چرا ماسکهای آنها را از فرودگاههای چین به سرقت بردهاند و گاردین هم در گزارشی از سرقت محموله ماسک دیگری توسط آمریکا نوشته بود که «آندریاس گایزل» وزیر امور داخلی ایالت برلین آلمان در واکنش به اقدام ناپسند دولت آمریکا در دزدیدن ماسکهای سفارشدادهشده برای پلیس آلمان، این اقدام را «دزدی دریایی مدرن» خواند، ستاد اجرایی فرمان حضرت امام با بهرهبرداری از بزرگترین کارخانه تولید ماسک تنفسی جنوب غرب آسیا با تولید روزانه ۴ میلیون ماسک، ایران را از واردات ماسک بینیاز کرد؛ کارخانهای که بعد از کرونا میتواند صادرکننده این اقلام باشد.
زمانهای که محموله ماسک اسپانیا توسط فرانسه و محموله ماسک ایتالیاییها توسط چک به سرقت رفته بود، ایتالیاییها محموله پزشکی تونس را غارت کرده بودند و لهستانیها محموله ژل ضدعفونیکننده نروژ را ربوده بودند و راهزنهای آلمانی محموله بهداشتی ایتالیا را سرقت کرده بودند، ایرانیها در مساجد و پایگاههای بسیج در حال تولید ماسک برای هموطنان خود بودند.
دورانی که کرونا کشورهای جهان را آچمز کرده بود و همه از هم میدزدیدند، ایران به کمبود مواد غذایی و بهداشتی دچار نشد و نیروی انسانی جهادی تا همین امروز پای کار ایستاده تا کمبودی حس نشود اما آمریکاییها نهتنها در نبود اقلام خوراکی و بهداشتی به جان هم افتادند، بلکه برای حفظ جانشان در جلوی اسلحهفروشیها صف کشیدند تا غرب وحشی روی واقعی خود را به ما نشان دهد و رکورد خرید اسلحه در آمریکا بشکند. آمار ارائهشده توسط دولت آمریکا نشان میدهد در یک ماه گذشته حدود ۲/۴ میلیون مورد استعلام درباره سوابق شهروندان در استفاده از اسلحه از «افبیآی» گرفته شده است که بالاترین میزان در حداقل ۲۰ سال گذشته به شمار میرود. منابع آمریکایی میگویند از مجموع ۲/۴ میلیون مورد استعلام خرید اسلحه از «افبیآی» در ماه مارس، ۱/۲ میلیون مورد آن تنها در یک هفته انجام شده و بسیاری از خریداران برای نخستینبار بوده که اقدام به خرید اسلحه کردهاند.
***
بررسی وضعیت ایران و دیگر کشورهای درگیر با کرونا بر اساس موارد فعال
آمار گواه موفقیت ما است
ایران از کشورهای اولی بود که کرونا در آن شیوع پیدا کرد و از نظر تعداد مبتلایان به کرونا هشتمین کشور دنیاییم اما آنچه کمتر مورد توجه قرار میگیرد و نشاندهنده تلاش و قدرت نیروهای جهادی برای کنترل است، کیسهای فعال بیماری است که امروز ایران در این زمینه در رده هجدهم جهان قرار گرفته است. در ایران 75 درصد مبتلایان درمان شدهاند و وضعیت ایران در این زمینه از بسیاری کشورهای دنیا بویژه کشورهای توسعهیافته بهتر است
***
احسان شریفنیا، مسؤول قرارگاه جهادی حضرت نرجسخاتون در گفتوگو با «وطن امروز»:
برای نجات ایران جهاد میکنیم
مسؤول قرارگاه جهادی حضرت نرجسخاتون گفت: تمام فعالیتهای این قرارگاه در راستای خدماترسانی به بیماران مبتلا به کرونا در بیمارستانها با هماهنگی مدیران تراز اول وزارت بهداشت و درمان و در قالب انعقاد تفاهمنامه و تایید دکتر زالی، فرمانده ستاد مقابله با کرونا در تهران انجام میشود.
احسان شریفنیا در گفتوگو با «وطن امروز»، با بیان اینکه نیروهای جهادی داوطلب برای خدماترسانی و رسیدگی بیمنت به بیماران «کووید-19» از طریق سایتی که قبلا در این قرارگاه طراحی شده است، شناسایی و به بیمارستانها اعزام شدهاند، افزود: در همان روزهای ابتدایی راهاندازی سایت، 2 هزار و 200 نفر از نیروهای جهادی برای خدماترسانی به بیمارانی که مبتلا به ویروس کرونا در بیمارستانها هستند داوطلبانه حاضر به خدماترسانی به آنها شدند.
وی خاطرنشان کرد: از بین 2200 داوطلب خدماترسان به بیماران کرونایی 550 نفر مورد تایید قرار گرفتند، و قبل از اعزام به بیمارستانها برای همکاری با کادر پزشکی در خدماترسانی به بیماران، از خود و خانواده آنها تست کرونا و آزمایش برای بیماریهای زمینهای گرفته شده تا مشکلی برای آنها و خانوادههایشان و کادر پزشکی پیش نیاید.
این نیروی جهادی با بیان اینکه اعزام داوطلبان در قالب همیار سلامت و همراه بیمار برای انجام برخی امورات چون تعویض لباس، خوراندن آب و غذا و دارو به بیمار و... است، گفت: نیروهای جهادی شبانهروز همراه کادر پزشکی و همدم بیماران کرونایی هستند و در این مسیر خداپسندانه و اخلاقی از هیچ تلاشی برای خدمترسانی به خلق دریغ نمیکنند.
شریفنیا به خدمات خستگیناپذیر کادر پزشکی کشور در حمایت و خدمترسانی به بیماران کرونایی در بیمارستانها هم اشاره کرد و افزود: شلوغی بیمارستانها و ازدیاد بیماران کرونایی این روزها کار خدماترسانی را برای کادر پزشکی بسیار سخت کرده است، در چنین شرایطی حضور جهادگران در کنار کادر پزشکی توانسته باری را از دوش این فرشتگان خدمت کم کنند.
مسؤول قرارگاه جهادی حضرت نرجسخاتون تصریح کرد: نیروهای داوطلب جهادگر با خدماترسانی ارزنده توانستهاند تا حدودی خلأهای موجود در سرویسدهی به بیماران کرونایی را در بیمارستانها کم کنند.
وی به دیگر حرکت جهادگران برای حمایت از خانواده کروناییها و کارگران فصلی که در این 2 ماه نتوانستهاند درآمدی کسب کنند اشاره کرد و افزود: جهادگران این قرارگاه در نظر دارند در ماه مبارک رمضان بخشی از نیازهای معیشتی کارگران و خانوادههایی را که به بیماری کرونا مبتلا شدهاند در قالب 200 هزار تومان پول نقد و معادل 300 هزار تومان کالا تامین کنند.
ارسال به دوستان
در پی درخواست رئیسجمهور و با تأکید بر رعایت موارد سهگانه ابلاغ شد
موافقت رهبر انقلاب با آزادسازی سهام عدالت
حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی با صدور ابلاغیهای ضمن موافقت با درخواست رئیسجمهور برای آزادسازی سهام عدالت و با اشاره به نقش سهام عدالت در گسترش عدالت اجتماعی و توانمندسازی خانوادههای کمدرآمد، موارد سهگانهای را به عنوان امور لازمالرعایه در این واگذاریها مورد تأکید قرار دادند و خاطرنشان کردند: دولت هر چه زودتر اقدامات مقتضی را به عمل آورد تا مردم سریعتر از منافع سهام خود بهرهمند شوند.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی دفتر مقام معظم رهبری، متن ابلاغیه رهبر معظم انقلاب به این شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم
در پی تصمیم واگذاری درصدی از سهام اصل ۴۴ قانون اساسی در قالب سهام عدالت با هدف گسترش عدالت اجتماعی و توانمندسازی خانوارهای کمدرآمد، انتظار این بود که توسط مسؤولان مربوط در دولتهای مختلف با اجرای دقیق مواد هشتگانه ابلاغی 12/4/1385 هر چه سریعتر مقدمات لازم برای آزادسازی سهام عدالت و واگذاری تعیین قیمت آن به بورس فراهم گردیده و آییننامههای اجرایی تهیه و به اجرا درآید. در هر صورت با توجه به شرایط فعلی اقتصادی و عزم دولت برای عمل به تکالیفی که به عهده او است، با آزادسازی سهام عدالت با رعایت امور زیر، موافقت میشود:
1- دارندگان سهام عدالت مجازند در محدوده زمانی مشخص مالکیت مستقیم سهام شرکتهای سرمایهپذیر را انتخاب نمایند و به تناسب، نقش مدیریتی خود را ایفا کنند.
2- مقررات مورد نیاز جهت انتقال سهام به صاحبان سهام عدالت توسط شورای عالی بورس تدوین و تصویب شود. این مصوبات برای کلیه دستگاههای اجرایی لازمالاجراست.
3- نسبت به سهام باقیمانده در شرکتهای سرمایهگذاری استانی، شورای عالی بورس موظف است ضمن تشویق ماندگاری صاحبان سهام در شرکتهای مذکور، از طریق مبادی ذیربط هر چه زودتر زمینه ورود آن شرکتها را در بورس فراهم نماید.
با توجه به تأخیری که در طول زمان نسبت به تحقق اهداف واگذاری این سهام پیش آمده است و به دلیل ضرورت بهرهمندی هر چه سریعتر مردم از منافع سهام خود، لازم است دولت محترم هر چه زودتر اقدامات مقتضی در جهت تحقق موارد مذکور در بندهای سهگانه فوق را به عمل آورد.
ارسال به دوستان
لوموند: آمار قربانیان کرونا 3 تا 4 برابر عدد اعلام شده توسط دولت فرانسه است
ویروس دروغ در پاریس
گروه بینالملل: آمار مبتلایان به کرونا در دنیا دیروز به عدد 3,079,972 رسید. تعداد تلفات این بیماری در دنیا هم دیروز به 212,265 نفر و آمار بهبودیافتگان از این بیماری هم به عدد 928,995 رسید. تعداد کیسهای فعال کرونا تا عصر دیروز 1,938,712 نفر گزارش شد که حدود 3 درصد از این آمار یعنی 56,278 نفر در مرحله خطرناک این بیماری هستند.
در میان کشورهای دنیا آمریکا همچنان با 1,010,507 مبتلا و 56,803 جانباخته همچنان در رتبه اول درگیرترین کشورهای دنیا با کروناست. دیروز رئیس موسسه سنجش و ارزیابی دانشگاه واشنگتن پیشبینی کرد که در بهترین حالت ۷۴ هزار آمریکایی بر اثر ابتلا به ویروس کرونا جان خود را از دست خواهند داد. اسپانیا، ایتالیا، فرانسه، آلمان و انگلیس در رتبههای دوم تا ششم این لیست قرار گرفتهاند.
* اپیدمی دروغگویی به فرانسه رسید
اپیدمی کرونا در غرب در حالی است که حالا تردیدهای رسانهها و شهروندان این کشورها نسبت به صداقت دولتهایشان درباره ارائه آمار کرونا افزایش یافته است.
اپیدمی دروغگویی کرونایی در اروپا و آمریکا در حال پیشی گرفتن از خود کروناست. بعد از افشاگری ایندیپندنت درباره پنهانکاری در آمار تلفات کرونا در انگلیس، حالا روزنامه فرانسوی لوموند در گزارشی آمار تلفات کرونا در فرانسه را 3 یا 4 برابر رقم اعلام شده توسط دولت این کشور اعلام کرد. آمار تلفات کرونا در فرانسه تا عصر دیروز 23,293 نفر بود که اگر گزارش لوموند را مبنا قرار دهیم رقم مرگومیر کرونا در این کشور اروپایی به یک افتضاح مدیریتی بزرگ تبدیل میشود. روزنامه فرانسوی لوموند این استدلال را بر اساس آمارهای به دست آمده از مرگومیرهای ناشی از این بیماری در بخش مراقبتهای ویژه بیمارستانهای فرانسه گزارش داده است. مطالعه جدیدی که یک اندیشکده اروپایی انجام داده نشان میدهد بین 30 تا 40 درصد از بیماران مبتلا به کرونا بعد از ورود به بخش مراقبتهای ویژه و وصل شدن به دستگاه تنفس مصنوعی جانشان را از دست میدهند. این رقم چندین برابر آمارهایی است که جروم سالومون، از مقامهای وزارت کشور فرانسه در این باره ارائه کرده است. فرانسویها هم مانند انگلیسیها و آمریکاییها، بیماران فوتشده بر اثر کرونا را با یک بیماری دیگر کدگذاری میکنند تا آمار تلفات کشورشان پایین بماند.
سالومون اوایل ماه آوریل گفته بود نرخ مرگومیر در بخش مراقبتهای ویژه فرانسه تنها 10 درصد است اما برآوردهای اندیشکده شبکه پژوهش اروپا نشان میدهد آمار واقعی بین 30 تا 40 درصد است.
گفتنی است هفته گذشته نشریه انگلیسی فایننشال تایمز با استناد به آمارهای دفتر ملی آمار انگلیس (ONS) فاش کرد با احتساب بیمارانی که خارج از بیمارستانهای این کشور بر اثر ابتلا به کرونا جان باختهاند، شمار قربانیان ویروس کرونا در انگلیس به بیش از 41 هزار نفر میرسد؛ این رقم بیش از 2 برابر آمار رسمی اعلامشده از سوی مقامات بخش بهداشت و درمان انگلیس تا روز انتشار گزارش فایننشالتایمز (چهارشنبه 22 آوریل) است.
* کمبود غذا در مناطق فقیرنشین فرانسه
فاجعه بزرگتر برای دولت فرانسه اینکه کرونا سبب شده دسترسی به مواد غذایی برای اقشار آسیبپذیر فرانسوی سختتر از همیشه شود. خبرگزاری آسوشیتدپرس به شرح وضعیت هزاران نفر در منطقه «کلیشی سو بوآ» واقع در حومه پاریس پرداخته که برای دریافت بستههای میوه، سبزیجات و صابون رایگان ساعتها در صف میایستند. کلیشی سو بوآ که سال 2005 صحنه تظاهراتهای شدید بود تنها 23 کیلومتر با شهر پاریس فاصله دارد اما با تصاویر ساختمانهای نیمهکاره، جوانان بیقرار و ساکنان فقیرش گویی هزاران کیلومتر آنسوتر از پایتخت فرانسه قرار گرفته است.
با این حال، اعطای بستههای کمک غذایی شاید سادهترین و قابل حلترین مشکل در مناطقی از این دست در حومه شهرهای بزرگ فرانسه باشد. رؤسایجمهور فرانسه یکی پس از دیگری در حل معضلات این مناطق و شکاف طبقاتی گسترده در این کشور ناکام ماندهاند. برخی ساکنان میگویند آنها قبل از تعطیلی فرانسه به دلیل شیوع کرونا در روز 17 مارس هم تنگنای اقتصادی را به معنای واقعی کلمه احساس کردهاند. الیور کلین، شهردار کلیشی سو بوآ میگوید: احساس میکنم بحران اجتماعی با قرنطینه رو به افزایش است. شاهد آن هستیم شمار زیادی از افراد نیازمند غذا هستند.
* واشنگتن پست: به ترامپ 12 بار درباره کرونا هشدار داده شده بود
آمریکا همچنان به واسطه تلفات بالا پرخبرترین کشور دنیا در حوزه کروناست. خبر اطلاع قبلی ترامپ از احتمال شیوع این ویروس در آمریکا هم برای آمریکاییها در حال تبدیل به خاطره است. ترامپ از سویی میگوید به محض اطلاع از شیوع کرونا در کشورش برای مقابله با آن دستورات لازم را صادر کرده است، از سوی دیگر اما تاکنون چند گزارش مفصل در سطح رسانههای مطرح آمریکایی درباره اطلاع زودهنگام ترامپ از شیوع کرونا در آمریکا منتشر شده که دولت آمریکا همچنان مشغول تبعات آن است. روزنامه آمریکایی واشنگتن پست هم دیروز دوباره اطلاعات جدیدی در این باره منتشر کرد. این روزنامه به نقل از مقامات کنونی و سابق دولت آمریکا نوشت: دونالد ترامپ در ماههای ژانویه و فوریه بارها درباره خطرات شیوع کرونا هشدار دریافت کرده بود اما به آنها توجهی نکرد.
به گفته مقامات کنونی و سابق آمریکا که نامی از آنها برده نشده، این هشدارها که تعداد آنها بیشتر از 12 بار است، زمانی که ترامپ هنوز خطرات همهگیری کرونا را دستکم میگرفت، در خلاصه گزارش طبقهبندی شده روزانه درباره مهمترین موضوعات جهانی و تهدیدات امنیتی گنجانده شده بود.
این مقامات به واشنگتن پست گفتند از آنجا که رئیسجمهور اغلب گزارشهای روزانه را نمیخواند و از اینکه مجبور شود آنها را بشنود هم عصبانی میشود، نتوانست کشور را برای مقابله با یک همهگیری بزرگ آماده کند.
* رهبر دموکراتها: کنگره باید درباره کمبود تجهیزات و کیت تست کرونا تحقیق کند
چاک شومر، رهبر دموکراتهای سنای آمریکا دقیقا بر همان جایی دست گذاشته است که ترامپ آن را به عنوان نقطه قوت دولتش در روزهای اخیر بیان کرده است. داستان کمبود تجهیزات پزشکی و کیت تست کرونا در 2 ماه گذشته داستان تکراری مدیریت کرونا در آمریکا بوده است و با وجود برگزاری چندین تظاهرات توسط کادر درمان آمریکا، انگار انگیزهای برای حل آن توسط دولت ترامپ وجود ندارد. همینها باعث شد رهبر دموکراتهای سنا خواستار تحقیقات درباره چرایی آن شود، اگرچه بعید است با وجود اکثریت جمهوریخواه سنا، این تحقیقات اساسا به جایی برسد.
چاک شومر، رهبر دموکراتها در سنای آمریکا که سناتور ایالت نیویورک است، با انتقاد شدید از کمبودهای موجود در این کشور برای مقابله با ویروس کرونا، بر لزوم تحقیق کنگره درباره عملکرد دولت تاکید کرد. وی که بیشترین تلفات ویروس کرونا در آمریکا در ایالت او رخ داده است، از رهبر اکثریت جمهوریخواهان و حزب جمهوریخواه انجام تحقیق درباره کمبودها و نقایص موجود در مقابله با کرونا را خواستار شد. شومر با صدور بیانیهای خواستار انجام تحقیقات کنگره درباره کمبودهای موجود در مقابله با ویروس کرونا و عملکرد دولت شد. او در این بیانیه خطاب به رهبر اکثریت جمهوریخواه سنای آمریکا تصریح کرد: حالا که میچ مککانل تصمیم گرفته هفته آینده مجلس سنا بازگشایی شود، او باید به روسای کمیتههایش دستور دهد که فورا نظارت دقیق و مورد نیاز بر نحوه عملکرد دولت ترامپ در قبال همهگیری بیماری «کووید-19» را شروع کنند. رهبر دموکراتهای سنا افزود: حداقل باید جلسات استماع علنی برگزار شود تا توضیح داده شود که چرا ایالات متحده تست کافی برای تعیین ابتلا به ویروس کرونا ندارد. شومر در پیامی توئیتری هم در این باره نوشت: آمریکاییها دارند میمیرند و شغلهایشان را از دست میدهند و ما به اندازه کافی تست [ابتلا به کرونا] نداریم.
* انتقاد از عملکرد کرونایی در پنتاگون
انتقاد از مدیریت کرونایی در آمریکا اگرچه تا دیروز منحصر به انتقاد از عملکرد دولت در ارتباط با غیرنظامیان بود اما حالا پنتاگون هم به واسطه سوءمدیریت کرونایی زیر تیغ انتقادات رفته است. در همین ارتباط 10 سناتور حزب دموکرات در مجلس سنا، در نامهای به پنتاگون، نحوه پاسخگویی مارک اسپر، وزیر دفاع آمریکا به بحران کرونا را از همگسیخته و کند خواندند. به نوشته پایگاه دیفنسوان، این سناتورها گفتهاند که مارک اسپر مسؤولیت مقابله با ویروس کرونا را به فرماندهان ردهپایین در پنتاگون سپرده، سربازان آمریکایی و خانوادههای آنان را سردرگم کرده و اولویت را به جای سلامتی این سربازان، افزایش توانایی نظامی آنان برای مبارزه قرار داده است.
در میان قانونگذارانی که این نامه را امضا کردهاند، نامهای الیزابت وارن، ریچارد بلومنتال و مازی هیرونو به چشم میخورد که همگی عضو کمیته خدمات مسلح مجلس سنای آمریکا هستند. سناتورهای دموکرات در این نامه پاسخ به 10 پرسش را در مدت 2 هفته خواستار شدند. از جمله این سؤالات تعداد حقیقی سربازانی که به ویروس کرونا مبتلا شدهاند، برنامهریزی برای آزمایش پرسنل نظامی و دسترسی به نتایج آزمایش سربازان و خانوادههای آنان در خارج از مکانهای درمانی در پنتاگون بوده است.
* تشدید بیاعتمادی به ترامپ در موضوع کرونا
در آمریکا به سخنان دولتمردان اطمینانی نیست. این را نظرسنجیهای دوران کرونا میگوید. این بیاعتمادی وقتی نوبت به ترامپ میرسد بیشتر از بقیه سیاستمداران آمریکایی میشود.
نتایج یک نظرسنجی نشان میدهد شمار کسانی که به دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا در موضوع کرونا اعتماد دارند از سایر سیاستمداران و کارشناسان در این حوزه کمتر است. این نظرسنجی که مشترکا توسط پایگاه خبری هیل و مؤسسه افکارسنجی هریسایکس انجام شده، نشان میدهد میزان اعتماد مردم به آنتونی فوچی مدیر مؤسسه ملی آلرژی و بیماریهای عفونی، جو بایدن نامزد حزب دموکرات در انتخابات ریاستجمهوری، برنی سندرز نماینده مجلس سنای آمریکا، آندرو کومو فرماندار نیویورک و مایک پنس معاون رئیسجمهور آمریکا از دونالد ترامپ بیشتر است. طبق این نظرسنجی 63 درصد از شرکتکنندگان گفتهاند به آنتونی فوچی اعتماد دارند که از هر مقام دیگری بیشتر است. بعد از فوچی، بایدن و سندرز با 53 و 52 درصد قرار دارند. همچنین 51 درصد به کومو و 47 درصد به پنس اعتماد دارند.
***
[پکن: آمریکاییها درباره کرونا وقیحانه دروغ میگویند]
ماجرای تنش کرونایی آمریکا و چین از ابتدای شیوع کرونا در آمریکا آغاز شد، چه آنکه تا پیش از آن ترامپ حتی از عملکرد چینیها در مقابله با کرونا تقدیر هم کرده بود. در 2 ماه گذشته ترامپ و پمپئو نزدیک به 10 بار چینیها را به گسترش این ویروس یا پنهانکاری آماری متهم کردهاند. چینیها هم هر از گاهی به اتهامات مطرح شده از سوی آمریکاییها پاسخ دادهاند. دولت چین از آمریکا خواست به جای متهم کردن این کشور به نشر اطلاعات گمراهکننده درباره ویروس کرونا به برخی سؤالات پیرامون این ویروس پاسخ دهد. وزارت خارجه چین در حساب کاربری رسمی خود در توئیتر نوشت: چین همواره در برابر کارزار اطلاعات گمراهکننده ایستادگی میکند. ما قربانی اطلاعات گمراهکنندهایم نه تولیدکننده آن. طرح اطلاعات گمراهکننده و اتهامپراکنی به هیچ عنوان به جای همکاری بینالمللی علیه این بیماری همهگیر پیشنهاد نمیشود و باید به کل رد شود. وزارت خارجه چین لحظاتی بعد توئیت دیگری منتشر کرد و نوشت: تردیدهای فزایندهای درباره نحوه مدیریت آمریکا در موضوع «کووید-19» وجود دارد، به عنوان مثال اولین عفونت کرونا چه زمانی در آمریکا اتفاق افتاد؟ دولت آمریکا چیزی را پنهان میکند؟ چرا آنها میخواهند دیگران را مقصر معرفی کنند؟ مردم آمریکا و جامعه بینالمللی از دولت آمریکا جواب میخواهند. همچنین گنگ شوانگ، سخنگوی وزارت خارجه چین، در یک نشست خبری با اشاره به اظهارات دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا مبنی بر اینکه چین باید در قبال آسیبهایی که بر اثر شیوع ویروس کرونا در جهان وارد آمد پاسخگو باشد، عنوان کرد: سیاستمداران آمریکایی درباره شیوع بیماری کرونا وقیحانه دروغ میگویند. شوانگ دیروز (سهشنبه) در نشست خبری اعلام کرد: آمریکاییها یک هدف دارند و آن شانه خالی کردن از زیر بار مسؤولیتهایی است که آنان در مقابله با ویروس کرونا و اقدامات پیشگیرانه در مقابله با این بیماری دارند. آنها در نهایت قصد دارند توجه مردم [جهان] را نیز پرت کنند.
ارسال به دوستان
گزارش «وطن امروز» از هشدارکارشناسان درباره انتقال ویروس کرونا از طریق وسایل حمل و نقل عمومی و تبعات اجباریکردن ماسک در مترو و اتوبوس
قطار ابدی!
* تاکنون ۴۴۲ هزار و ۵۹۰ تست تشخیصی انجام شده که از این میزان 9/20 درصد تستها مثبت شده است. 3/6 درصد کسانی که تست کرونای آنها مثبت بوده، فوت کردهاند
اسدالله خسروی*: اجباری شدن استفاده از ماسک در حملونقل عمومی درونشهری نشان میدهد خطر انتقال ویروس کرونا در محیطهای شلوغ مانند مترو و اتوبوس بیشتر از حد تصور مردم است.
به گزارش «وطن امروز»، وزیر کشور روز سهشنبه اعلام کرد استفاده از ماسک و دستکش از شنبه هفته آینده در وسایل نقلیه اجباری میشود اما هنوز معلوم نیست آیا این تصمیم ضمانت اجرایی دارد یا نه. رحمانیفضلی با اشاره به مصوبه ستاد ملی درباره ضرورت استفاده از ماسک و دستکش در حملونقل عمومی درونشهری، به معاون عمرانی وزارت کشور دستور داده بازه زمانی حداکثر ۴ روزهای برای شهرداریهای کلانشهرها و مراکز استانها در این زمینه تعیین شود تا پس از آن، این طرح همراه با اطلاعرسانی کافی به اجرا در آید.
در این باره عضو کمیته ملی مبارزه با بیماری «کووید-۱۹» وزارت بهداشت گفت: پایان محدودیتهای اجتماعی در کشور آغازی برای شیوع دوباره ویروس مرگبار کرونا بویژه در کلانشهرها شده است، چرا که هنوز خیلیها نسبت به رعایت پروتکلهای بهداشتی و رعایت فاصلهگذاری اجتماعی بیتفاوتند.
دکتر مینو محرز در گفتوگو با «وطن امروز» افزود: نوسان آماری در گزارشهای ارائه شده توسط وزارت بهداشت حکایت از آن دارد که ویروس کرونا روز به روز فعالتر میشود، چرا که زنجیره انتقال آن در کشور قطع نشده و حتی این زنجیره توسط افرادی که نکات بهداشتی، ایمنی و فاصلهگذاریهای فیزیکی را رعایت نمیکنند، در حال وصل شدن و در نتیجه همهگیری دوباره این ویروس خطرناک است.
عضو فرهنگستان علوم پزشکی ایران با بیان اینکه رفع محدودیتها و ترددها ضربه سنگینی به سلامت شهروندان وارد میکند، افزود: «در خانه ماندن» تنها راهکار جلوگیری از ابتلا به این بیماری است اما مشاهده میشود خیلیها بدون اینکه کار خاص یا شغل مشخصی داشته باشند، در کوچه و خیابانها در حال پرسه زدن هستند و بعضا نکات بهداشتی و فواصل اجتماعی را نیز رعایت نمیکنند.
وی خاطرنشان کرد: برخی با مشاهده کاهش میزان آمار مرگ و مبتلایان به ویروس کرونا آن را به منزله کاهش سرایت یا ضعیف شدن ویروس کرونا میدانند و نسبت به رعایت اصول بهداشتی کمتوجه میشوند، در حالی که اینطور نیست و این ویروس مرموز همچنان برای گرفتن جان مردم فعال است و اگر اقدامات لازم در راستای کنترل آن در جامعه با رعایت اصول بهداشتی، ماندن در خانه و فاصلهگیری اجتماعی انجام نشود، باید منتظر موجهای دیگر شیوع ویروس کرونا و مرگ هموطنان و عزیزانمان باشیم.
رئیس مرکز تحقیقات ایدز ایران با هشدار به مردم گفت: کرونا در ایران لنگر سنگینی انداخته است که شکست آن جز با همراهی و همکاری همه آحاد مردم با گوش سپردن به توصیه کارشناسان وزارت بهداشت و درمان در کنار رعایت دقیق نکات بهداشتی امکانپذیر نیست؛ پس ماندن در خانه، حذف سفرهای غیرضروری و ترددهای بیجا در کنار رعایت فاصلهگیری اجتماعی را به مردم توصیه میکنم.
استاد دانشگاه علوم پزشکی تهران بر ضرورت استفاده عموم مردم از ماسک، دستکش و در صورت امکان عینک برای جلوگیری از ابتلای ویروس کرونا در امکان عمومی، شلوغ و پرتردد، چون مترو تاکید کرد و اظهار داشت: مترو دارای تراکم فراوان و ازدحام جمعیت است، بنابراین ضروری است مسؤولان نسبت به اجباری شدن استفاده مسافران از ماسک و دستکش اقدام جدی کنند، چرا که منشأ شیوع کرونا اماکنی است که فاصلهگذاری اجتماعی رعایت نمیشود.
وی با بیان اینکه برای جلوگیری از ابتلا به کرونا مردم باید حداقل یک متر و نیم از هم فاصله داشته باشند، گفت: در مترو و در مواقع پیک رفت و آمد، این فاصله در حد 15 تا 20 سانتیمتر است که بسیار خطرناک است و ریسک ابتلا به کرونا را بشدت بالا میبرد. بنابراین عامل اصلی شیوع کرونا مترو است.
عضو کمیته ملی مبارزه با بیماری «کووید-۱۹» وزارت بهداشت تاکید کرد: برای اطمینان هر چه بیشتر، مسافران مترو و اتوبوس باید علاوه بر استفاده از ماسک و دستکش، عینک یا شیلد محافظ صورت را با هدف ممانعت از ترشح سرفه یا عطسه سایرین بزنند، تا با این کار مانع ورود ویروس بسیار خطرناک کرونا از طریق صورت بویژه چشم به بدن شوند.
* ایجاد پایانههای فروش ماسک در مترو با قیمت یارانهای
فرمانده ستاد مقابله با کرونا در کلانشهر تهران بر لزوم استفاده از ماسک در مترو برای جلوگیری از سرایت و گسترش کرونا ویروس تاکید کرد.
دکتر زالی با اشاره به مصوبه ستاد ملی مقابله با کرونا مبنی بر لزوم استفاده از ماسک برای افرادی که سوار مترو یا ناوگان اتوبوسرانی میشوند، گفت: با توجه به میزان بالای تردد در متروی تهران که در روز دوشنبه شاهد استفاده حدود ۵۲۰ هزار نفر از متروی تهران بودیم، طبیعی است تامین این تعداد ماسک دشوار است که براساس مصوبه ستاد ملی، وزارت صمت (صنعت، معدن و تجارت) مسؤولیت این کار را برعهده گرفته است.
فرمانده ستاد مقابله با کرونا در کلانشهر تهران در ادامه گفت: بر این اساس مقرر شد پس از انجام مقدمات کار تهیه ماسک با استفاده از ظرفیت وزارت صمت و با کمک وزارت بهداشت و شهرداری تهران انجام پذیرد و با قیمت یارانهای و مناسب در مبادی مترو در اختیار افراد قرار داده شود.
به گفته وی، پس از انجام مقدمات، ماسکهای مورد نیاز با قیمت یارانهای و مناسب در مبادی ورودی مترو عرضه و بین افراد توزیع میشود، در غیر این صورت با توجه به تراکم جمعیت در مترو ممکن است با چالش شیوع بیماری روبهرو شویم.
فرمانده ستاد مقابله با کرونا در کلانشهر تهران با اشاره به ایجاد زیرساختهای لازم و شرایط تسهیلیافته برای تهیه ماسک خاطرنشان کرد: با هماهنگیهای انجام شده، مکانیسمی برای ایجاد پایانههای فروش ماسک در مترو با قیمت یارانهای برای تسهیل دسترسی شهروندان تدارک دیده شده است.
بر اساس گزارش روابط عمومی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، زالی در ادامه به شهروندان تهرانی که از مترو و ناوگان اتوبوسرانی استفاده میکنند، توصیه کرد: افرادی که امکان خرید ماسک ندارند برای محافظت خود میتوانند از ماسکهای پارچهای که میتوان در منزل تهیه کرد استفاده کنند و آن را پس از استفاده شسته و اتو بکشند. اگر این ماسکها از پارچههای ضخیم تهیه شود بهتر است و میتواند بین ۷-۵ بار مورد استفاده قرار گیرد و تا حدی از سرایت بیماری جلوگیری میکند.
* اعلام سقف قیمت فروش «ماسک» و «دستکش»
سقف قیمت فروش توزیعکننده و مصرفکننده اقلام حفاظت فردی شامل دستکش و ماسک پزشکی از طریق داروخانهها اعلام شد. سرپرست اداره نظارت تجهیزات پزشکی گفت: سقف قیمت فروش توزیعکننده و مصرفکننده نهایی اقلام حفاظت فردی با توجه به آغاز مرحله دوم فاصلهگذاری اجتماعی و ضرورت توزیع و عرضه اقلام حفاظت فردی شامل دستکش و ماسک پزشکی از طریق شرکتهای توزیعی و پخش و داروخانهها اعلام شده است.
مودت همایی افزود: همچنین به منظور شفافیت قیمت این اقلام در شبکه توزیع و با توجه به اینکه برخی از این اقلام از جمله دستکشهای پزشکی مشمول ارز رسمی است، سقف قیمت فروش توزیعکننده (پخش) و مصرفکننده نهایی از طریق داروخانه، در قالب قیمت 3 ستونی، در پورتال اداره کل تجهیزات و ملزومات پزشکی به آدرس imed.ir در بخش استعلام، در دسترس عموم قرار گرفته است.
* خبرنگار
***
[اجبار استفاده از ماسک در مترو طبق دستورالعملها اجرا میشود]
مدیرعامل شرکت بهرهبرداری متروی تهران و حومه با اشاره به اخبار منتشر شده در سایتهای خبری و روزنامهها درباره اجرا نشدن طرح اجباری شدن استفاده از ماسک در مترو، گفت: این طرح به تصویب رسیده است و در صورت ابلاغ دستورالعمل این کار اجرایی خواهد شد. فرنوش نوبخت در گفتوگو با ایسنا، تصریح کرد: اقدامات و برنامهریزیهای شرکت بهرهبرداری مترو براساس سیاستهای کلی شهرداری تهران و ستاد ملی مبارزه با کرونا انجام میشود و در صورت ابلاغ طرح اجباری شدن استفاده از ماسک در مترو براساس دستورالعمل، این کار را اجرایی خواهیم کرد. وی افزود: برای حفظ و ارتقای سلامتی مسافران آمادگی هر نوع همکاری برای تامین و توزیع ماسک توسط شرکتها، خیریهها و نهادهای تامین و تولیدکننده ماسک را داریم. نوبخت ضمن تشکر از مسافرانی که با استفاده از ماسک به نوعی به شکسته شدن زنجیره انتقال کمک میکنند، از سایر مسافران نیز خواست نسبت به تهیه و تأمین ماسک و استفاده از آن در مترو اقدام کنند.
ارسال به دوستان
«وطن امروز» از حال و هوای این روزهای بازار سرمایه گزارش میدهد
شاخص دوپینگی بورس
گروه اقتصادی: سال 98 در حالی به پایان رسید که به گواه آمار سوددهترین بازار سرمایهگذاری، بورس بود. این بازار نوظهور سال گذشته بیش از 200 درصد سود داد و توانست بازارهای طلا، ارز، مسکن و خودرو را با قدرت پشت سر بگذارد.
ادامه این روند برای سال جاری قابل پیشبینی بود اما اتفاقاتی باعث شد شرایط برای سرمایهگذاران در بازار سرمایه نسبت به سال 98 تغییر کند؛ دولت با تمام قدرت برای رونق بورس وارد میدان شد.
این اتفاق از همان روزهای اولیه عید شروع شد، زمانی که رئیسجمهور راسا از برنامههای واگذاری داراییهایی دولتی در بورس سخن گفت.
چندی نگذشت که وزیر اقتصاد هم خبر از عرضههای اولیه داد و رئیسکل بانک مرکزی دستور فروش اموال مازاد بانکها را در بازار سرمایه صادر کرد. به نظر میرسد تمام تلاش دولتمردان هدایت سیل نقدینگی به بورس است. آنها در این مسیر حتی از ذبح سود سپرده بانکی هم خودداری نمیکنند.
به گزارش «وطن امروز»، 2 هفته پیش خبری مبنی بر توافق بانکها برای رعایت سقف سود 15 درصدی به سپردههای یک ساله مصوب شورای پول و اعتبار منتشر شد. این اقدام بانکها اما با واکنشهای مختلفی روبهرو شد؛ برخی با اشاره به کاهش سرعت خلق نقدینگی، از این توافق استقبال کردند اما برخی دیگر این اقدام را عاملی برای حرکت نقدینگی به سمت بازارهای موازی و باعث رشد تورم خواندند.
در بین سناریوهای دلایل کاهش سود بانکی مانند اخذ مالیات از سودهای بالای 15 درصد، رونق تولید و... یک سناریو و هدف به حقیقت نزدیکتر است و آن اینکه خود بانکها هماکنون به عنوان سرمایهگذار وارد بورس شدهاند و هدایت نقدینگی به این بازار را در سبد سود خود میبینند.
موضوع بعدی اینجاست که با وجود تعطیلی اغلب کسبوکارها و کاهش شدید تقاضا، چگونه صنایع و شرکتها در حال سوددهی هستند؟ برخی کارشناسان بر این باورند این تب بورسی ناشی از سفتهبازی و هجوم سرمایهها به بورس است و در آینده نزدیک از بین خواهد رفت و این اتفاق صفی از متضرران بورس را به وجود خواهد آورد. گروهی هم پا را فراتر گذاشته و میگویند دولت برای جبران کسری بودجه به سمت این بازار رفته است و از قصد میخواهد به آن عمق ببخشد.
در هر صورت روندی که بورس در پی گرفته است به دلیل میزان رشد آن، غیرعلمی و ناشی از هیجانات بازار است که همین موضوع لزوم آگاهی و دانش سرمایهگذاران را روشن میکند.
***
کامران ندری در گفتوگو «با وطن امروز»:
بانکها سرمایه خود را وارد بورس کردهاند
ساحل عباسی: با وجود رکود سنگینی که ویروس منحوس کرونا بر بازارهای مختلف حاکم کرده است اما یک بازار نهتنها در رکود قرار ندارد، بلکه هر روز هم رکوردهای جدیدی را فتح میکند.
از همین رو «وطن امروز» در گفتوگویی با عضو هیأت علمی دانشکده اقتصاد دانشگاه امام صادق(ع) نظرات وی درباره این موضوع را منعکس کرد. کامران ندری به «وطن امروز» گفت: هنگامی که بازار سرمایه در یک سال گذشته برای سرمایهگذاران سوددهی بالایی داشته است، اگر نظام بانکی قادر به پرداخت سود متناسب با تورم به سپردهها نباشد، مدیریت نظام بانکی محل اشکال است. یعنی بانکها کمتر از مردم عادی کسب سود کرده و بازدهی داشتهاند.
توافق اخیر بانکها برای بازگرداندن نرخ سود سپردههای یک ساله بانکی به 15 درصد مصوب سال 95 شورای پول و اعتبار با واکنشهای مختلفی روبهرو شد. در میان استقبال برخی رسانهها و کارشناسان، برخی دیگر از کارشناسان این توافق را اقدامی خطرناک و زمینهساز افزایش تورم عنوان کردند. به گفته این کارشناسان، توافق اخیر حاوی پیامی خطرناک است، پیامی که روند راکد اقتصادی کنونی را منجمد و راکدتر کرده و دلالی را رونق بیشتری میدهد. ضمن اینکه بازار بورس را در مسیری غیرواقعی و به سمتی هدایت میکند که بسیاری از سرمایهداران خرد در آیندهای نه چندان دور متضرران اصلی این بازار خواهند بود.
* * *
* نظر شما درباره سیاستگذاریهای لحظهای که در بازارهای مختلف رخ میدهد، چیست؟ هدفی را پشت این تصمیمات میبینید یا صرفا در مقاطع زمانی مختلف و بدون در نظر گرفتن هزینهها تصمیمی گرفته میشود؟
ایران از معدود کشورهایی به شمار میرود که اقتصادش مملو از سیاستگذاریهای متناقضی است که یکی از یکی عجیب و غریبتر است. در تمام کشورهای توسعهیافته سیاستگذاریها و اجرای طرحهای مختلف اقتصادی در ابتدای امر با مشورت کارشناسان و در نهایت با برگزاری جلسات توجیهی و اطلاعرسانی گسترده با مردم در میان گذاشته میشود. به این معنا که مقام ناظر و تصمیمگیرنده هیچگاه به تنهایی دست به تصمیمگیری و سیاستگذاری اقتصادی نمیزنند، بلکه این فرآیند طی پروسه زمانی مشخص و بسیار کارشناسیشده به مرحله اجرا گذاشته میشود. توضیح دادن دلایل اجرای سیاستگذاریهای جدید اقتصادی و طرحهای درنظر گرفته شده برای مردم بخش مهمی از این روند به شمار میرود. این روند نهتنها با مردم بلکه با مخالفان دولت و سیاستهای اقتصادی دولت در میان گذاشته میشود. در حالی که در ایران این موضوع نهتنها با مخالفان در میان گذاشته نمیشود، بلکه بعضا به نظر کارشناسان هم چندان توجهی نمیشود و مردم نیز به هیچ وجه تا زمان اجرای طرح از موضوع مطلع نمیشوند. به عبارتی مردم و کارشناسان در ایران در عمل انجام شده قرار میگیرند! امیدوارم رسانهها خواستار توضیحات شورای پول و اعتبار و مدیران بانکی برای اجرای طرح کاهش نرخ سود بانکی در شرایط رکود تورمی کنونی باشند.
* به نظر میرسد کاهش سرعت خلق نقدینگی و کاهش سرعت رشد بدهی بانکها به سپردهگذاران مهمترین دلیل کاهش نرخ سود بانکی است؛ تحلیل شما از این موضوع چیست؟
یکی از دلایلی که قطعا برای کاهش نرخ سود بانکی عنوان خواهد شد، کاهش نقدینگی است؛ نقدینگیای که منشأ آن سود سپردههای بانکی عنوان میشود. با توجه به عدم توانایی نظام بانکی در پرداخت سودهای سنگین سپردهها به نظر میرسد این موضوع دلیل اصلی تصمیمگیرندگان کاهش نرخ سود سپردههای بانکی باشد. مسلما سود سپردههای بانکی عامل مهمی در خلق نقدینگی کشور به شمار میرود اما کاهش نرخ سود بانکی زمانی مطلوب است که ناظر بر شرایط اقتصادی کشور باشد. با تورم 2/41 درصدی نمیتوان نرخ سود بانکی را 15درصد تعیین کرد. به عبارتی در شرایط کنونی اقتصاد این توجیه اتفاقا عملکرد نظام بانکی کشور را زیر سوال میبرد و توجیه خوبی برای عملکرد ضعیف آنها نیست. اگر بانکی در شرایط تورمی قادر به پرداخت سود 20 درصدی نیست به نظر بنده تعطیلی بانک موجهتر از تداوم فعالیت آن است. اگر بانکی برای پرداخت سود سپرده مجبور به خلق پول و اعتبار است، این موضوع بیانگر نبود مدیریت درست آن بانک بهشمار میرود.
* یعنی کاهش نرخ سود بانکی در حال حاضر به بهانه کنترل سرعت خلق نقدینگی، توجیهی بیش نیست؟
در شرایط تورمی که نرخ تورم 2/41 درصد است، تصمیم بانکها برای کاهش نرخ سود سپردههای یکساله بانکی به 15 درصد نشاندهنده عملکرد ضعیف نظام بانکی است. از این جهت که بانکها حتی در حد مردم عادی که در یک سال گذشته از بازار بورس سودهای 150 تا 200 درصدی کسب کردهاند، سودآوری کمتری داشتهاند. اگر بانکها بخش کوچکی از منابع خود را وارد بازار سرمایه کرده باشند که حتما چنین کاری کردهاند، براحتی میتوانند سود سپردههای خود را پرداخت کنند. هنگامی که بازار سرمایه در یک سال گذشته برای سرمایهگذاران سوددهی بالایی داشته است، اگر نظام بانکی قادر به پرداخت سود بانکی متناسب با تورم نباشد، مدیریت نظام بانکی محل اشکال است. یعنی بانکها کمتر از مردم عادی کسب سود کرده و بازدهی داشتهاند. بنابراین توجیه کاهش نرخ سود سپردهها به دلیل کاهش سرعت خلق پول در شرایط تورمی کنونی نادرست است. حتی اگر این گزاره درست باشد که «بانکها با خلق پول سود سپردهها را پرداخت میکنند»، کاهش نرخ سود بانکی در شرایط کنونی معقول و مطلوب نیست.
* برخی کارشناسان معتقدند چنین تصمیمی پیام کاهش ارزش پول ملی به سپردهگذاران است؛ این تحلیل را قبول دارید؟
کاهش نرخ سود بانکی در شرایط کنونی به مردم هشدار میدهد که ارزش پول ملی کم شده، لذا سپردهگذاری و پسانداز در بانک دیگر ارزشمند نیست. این سیاستگذاری به نوعی ضربه زدن به پول ملی است. در چنین شرایطی تعطیلی بانک بهتر از بودنش است که نمیتواند به سپرده گذار خود سود بدهد. ضمن اینکه یادمان باشد 20 درصدی که پیش از این به عنوان سود بانکی عنوان میشد 20 درصد نرخ سود موثر نیست، چرا که همه سپردههای بانکی نرخ 20 درصدی دریافت نمیکنند. بیش از 50 درصد سپردهها کوتاه مدت هستند که سود نرخ آنها از 20 درصد به مراتب کمتر است، لذا اگر بانکی در یک سال فعالیت کاری خود به این میزان از بازدهی نرسیده باشد و قادر به اعطای سود به سپردهگذاران خود نباشد، این بانک را باید بست؛ نه اینکه با کاهش نرخ سود سپرده در شرایط رکود تورمی کنونی، بیارزش کردن پول ملی را در بوق و کرنا کرد. اتخاذ چنین تصمیمی به معنای آن است که به مردم پیام میدهید به جای سپردهگذاری در بانک به بازارهای دیگری چون بازارهای دلالی هجوم بیاورید به این دلیل که در شرایط کنونی پسانداز به هیچ وجه به صلاح نیست. بنابراین به طور مستقیم به مردم گفته میشود سراغ داراییهای دیگری چون بازار ارز، طلا، خودرو و مسکن یا بازار سهام بروید.
* دولتمردان رشد بازار بورس را یک دستاورد معرفی میکنند؛ آیا شما به حبابی بودن رشد بازار بورس معتقدید؟
برخی گمان میکنند هدایت مردم به سمت بازارهای سهام، مطلوب است، در حالی که در شرایط تورمی حرکت مردم به سمت بازارهای سهام به هیچ وجه اتفاق خوبی نیست؛ چرا که 2 کشور در دنیا چنین وضعیتی دارند: ونزوئلا و زیمبابوه. بازار بورس این 2 کشور در شرایط رکود تورمی با افزایش شاخص سهام رو به رو بود، در حالی که هیچ کشور دیگری را سراغ ندارید که بازار سرمایه آنها در شرایط رکود تورمی رشد کرده باشد. بنابراین رشد شاخص بازار سرمایه را نباید دستاورد یا موفقیت تلقی کرد؛ چرا که چنین وضعیتی مسیر طبیعی یک اقتصاد سالم نیست. رشد کنونی بازار سرمایه در حال حاضر نشاندهنده بیماری اقتصاد است و تبعات آن در آیندهای نه چندان دور میتواند بخش بزرگی از اقتصاد را درگیر کند و به لحاظ اجتماعی و امنیتی مخاطرهآمیز باشد.
ارسال به دوستان
ظریف و لاوروف تصمیم اخیر آمریکا برای جلوگیری از لغو تحریمهای تسلیحاتی ایران را «متوهمانه»، «مردود» و «غیرعملی» دانستند
توهم ترامپیستی!
گروه سیاسی: سناریوی جدید آمریکا علیه ایران که قصد دارد خود را عضوی از برجام معرفی و با این راهکار از لغو تحریمهای تسلیحاتی ایران جلوگیری کند، واکنش منتقدانه مسؤولان برخی کشورها و بسیاری از کارشناسان را در پی داشت.
به گزارش «وطن امروز»، سناریوی جدید آمریکا علیه ایران مورد توجه رسانهها و کارشناسان قرار گرفته است. روز دوشنبه روزنامه آمریکایی نیویورکتایمز گزارش داد وزیر خارجه آمریکا به دنبال یک استدلال حقوقی است تا نشان دهد کشورش همچنان عضوی از توافق هستهای است و از این طریق برای تمدید تحریم تسلیحاتی ایران اعمال فشار کند.
ماجرا از این قرار است که بر اساس قطعنامه 2231 که در جریان مذاکرات برجام به تصویب رسید، تحریمهای تسلیحاتی ایران باید 17 اکتبر 2020 / 26 مهرماه 99 برداشته شود. نزدیک شدن به این زمان موعود، آمریکا را به دست و پا زدن واداشته است تا هرطور شده از لغو این تحریم جلوگیری کند؛ تصمیمی که موجی از اظهارنظرها و واکنشهای منفی و منتقدانه را در سطح جهان در پی داشت.
در همین راستا روز گذشته محمدجواد ظریف در گفتوگوی تلفنی با لاوروف، همتای روس خود به بررسی تصمیم اخیر آمریکا برای جلوگیری از لغو تحریمهای تسلیحاتی ایران پرداخت. طرفین در این گفتوگو تصمیم آمریکا را «متوهمانه»، «مردود» و «غیرعملی» ارزیابی کردند.
میخائیل اولیانوف، نماینده دائم روسیه در سازمانهای بینالمللی در وین نیز در واکنش به تصمیم اخیر آمریکا علیه ایران، در حساب کاربری خود در توئیتر نوشت: نتیجه اصلی سیاست فشار حداکثری آمریکا (درباره ایران) چه بوده است؟ آیا اکنون زمان آن نرسیده است که آمریکا در تصمیمات واقعا غیرسازنده خود تجدیدنظر کند؟
اولیانوف در توئیتی دیگر نیز در پاسخ به یک کارشناس آمریکایی که گفته بود «تحریمهای سازمان ملل علیه ایران باید بازگردانده شود»، خاطرنشان کرد: تکرار یک داستان قدیمی که نتیجهای هم نداشته است. سیاست فشار حداکثری وضعیت را برای تمام طرفها از جمله آمریکا سختتر و سختتر میکند.
اما این تنها روسها نبودند که علیه سناریوی جدید آمریکاییها علیه ایران موضع گرفتند، بلکه بسیاری از رسانهها و کارشناسان آمریکایی نیز به این تصمیم واکنش نشان دادند.
«ریچارد هاس» رئیس شورای روابط خارجی آمریکا در واکنش به ادعاهای کاخ سفید که هنوز خود را از طرفهای برجام معرفی میکند و با همین ادعا به دنبال ضربه زدن به ایران است، در پیامی توئیتری نوشت: همانطور که وزیر اسبق خارجه آمریکا «جیمز بیکر» میگفت، از این نمد کلاهی بافته نمیشود. رئیس شورای روابط خارجی آمریکا در این باره ادامه داد: آمریکا در خروج یکجانبه از برجام عجولانه عمل کرد. اکنون با پیشبرد این طرح (طرح پمپئو) خودمان را بیشتر از ایران منزوی میکنیم.
کالین کال، محقق دانشگاه استنفورد و مشاور امنیت ملی «جو بایدن» نیز یکی دیگر از مقامات آمریکایی بود که به تصمیم جدید علیه ایران واکنش نشان داد. وی در پیام توئیتری خود این تصمیم آمریکا را «دغلکارانه» توصیف کرد. کالین کال در اینباره نوشت: «اینکه [دولت ترامپ] از توافقی در زمان دولت اوباما خارج شد که به طور قابل تصدیقی کارآمد بود و سپس زمانی که این سیاست شکست میخورد، از مکانیسمی در آن توافق برای تهدید جهان، بیگانه کردن متحدانمان و کارشکنی در همبستگی بینالمللی استفاده شود، نشاندهنده سیاست خارجی دغلکارانه ترامپ است».
گذشته از کارشناسان آمریکایی، برخی رسانههای بینالمللی نیز با زیر سوال بردن مبانی حقوقی و قانونی طرح آمریکا علیه ایران، این طرح را شکستخورده و ناموفق قلمداد کردند.
بر همین اساس خبرگزاری رویترز به نقل از یک دیپلمات سازمان ملل پیشبینی کرد این طرح آمریکا علیه ایران با فرض اینکه به شورای امنیت برسد، قطعا در همان زمان مطرح شدن به شکست خواهد انجامید. یـک خبرگزاری فرانسه هم نوشت: دولت دونالد ترامپ به طور مستمر و سرسختانه توافق هستهای با ایران را رد کرده است اما این دولت اکنون تلاش میکند تحریمهای تسلیحاتی (علیه ایران) تمدید شود و برای این کار، به دنبال آن است که بگوید هنوز یکی از طرفهای برجام است.
این تلاش (دولت ترامپ) با بدبینی متحدان غربی واشنگتن و تردید منتقدان نسبت به آن روبهرو شده است که آیا هدف نهایی این کار نابودی کامل توافق هستهای در آخرین مراحل از انتخاب مجدد ترامپ است؟ یک دیپلمات غربی که خواست نامش فاش نشود، در اینباره اظهار کرد: شما نمیتوانید یک قطعنامه را انتخاب کنید و بگویید بخشهایی از آن را اجرا میکنید اما از مابقی آن پیروی نخواهید کرد. خبرگزاری فرانسه در ادامه گزارش خود خاطرنشان کرد: برخی کارشناسان و حتی کسانی که حامی تمدید تحریم تسلیحاتی ایران هستند، بر این باورند که اگر پمپئو بخواهد این کار را از طریق چارچوب برجام انجام دهد، تاثیراتی گستردهتر خواهد داشت و ممکن است به نابودی برجام بینجامد.
کلسی داونپورت، رئیس بخش عدم اشاعه در انجمن کنترل تسلیحات در اینباره گفته است: اگر پمپئو طرح خود را پیش ببرد، بازگشت تحریمها علیه ایران، برجام را نابود خواهد کرد.
به گفته او، چنین اقدامی حتی پیامدی بهمراتب مهمتر دارد؛ اینکه موجب میشود ایران به تهدیدات خود عمل کند و از معاهده منع گسترش سلاحهای هستهای (NPT) خارج شود.
داونپورت افزود: این، گامی دیگر در جهت تضعیف اعتبار آمریکاست که مذاکرات آینده با ایران را دشوارتر خواهد کرد و خطر وقوع یک بحران هستهای در منطقه را افزایش خواهد داد. با وجود اینکه در چند روز اخیر بسیاری از رسانهها و کارشناسان بینالمللی موضعی منفی و منتقدانه علیه تصمیم آمریکا علیه ایران گرفتهاند، پمپئو، وزیر خارجه آمریکا بیتوجه به همه این انتقادها و مخالفتها به پیگیری طرح غیرقانونی خود علیه ایران میپردازد. وی در تازهترین اقدام ضدایرانی خود در گفتوگو با ژان ایو لودریان، وزیر خارجه فرانسه تلاش کرد پرتاب ماهواره نور توسط سپاه را خلاف امنیت جهانی و ناقض قطعنامههای سازمان ملل عنوان کند تا بدین ترتیب برای موفقیت تلاشهایش برای عدم لغو تحریمهای تسلیحاتی ایران زمینهچینی کند.
اگرچه اقدامات مقامات آمریکایی برای امتیازگیری از برجام علیه ایران با واکنش ظریف، وزیر امور خارجه مواجه شد اما نباید از این نکته هم غفلت کرد که وضعیت امروز ایران در چالش با آمریکا بر سر لغو شدن یا نشدن تحریمهای تسلیحاتی ناشی از تصمیمی است که تیم مذاکرهکننده هستهای در روند مذاکرات برجام در اینباره اتخاذ کرد.
هنگامی که غربیها در جریان مذاکرات بحث تحریم تسلیحاتی ایران را پیش کشیدند، مقامات چین و روسیه تاکید کردند که تحریمهای تسلیحاتی ایران باید در همان روز اول اجرای برجام لغو شود اما طرف غربی اصرار داشت لغو این تحریمها موکول به چند سال بعد شود. در کشاکش این 2 نظر، تیم مذاکرهکننده ایرانی پیشنهاد طرف غربی را پذیرفت که نتیجه این امتیازدهی هماکنون خود را نشان داده است.
سرگئی ریابکوف، عضو ارشد تیم مذاکرهکننده روسیه در جریان مذاکرات برجام در اینباره گفته بود: «این موضوعی پنهان نیست که روسیه طی مذاکرات هستهای حامی رفع تحریمهای تسلیحاتی ایران در زودترین موعد ممکن بود. ما حتی در مقاطعی پیشنهادهایی را تدوین کردیم که بر اساس آن تحریم تسلیحاتی یک ماه پس از اجرای برجام رفع شود اما نتیجه متفاوت بود».
ارسال به دوستان
تجربه مینو خالقی و سینا کمالخانی، نظارت شورای نگهبان پس از برگزاری انتخابات را ضروری میکند
نظارت تا بهارستان
گروه سیاسی: پرونده یازدهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی در اکثر حوزههای انتخابیه در اسفندماه بسته شده و معدود حوزههایی که فرآیند انتخاباتی آنها به دور دوم کشیده شده بود نیز در انتظار سرنوشت نهایی شیوع ویروس کرونا ماندهاند تا احتمالا شهریورماه شاهد برگزاری دور دوم انتخابات در این حوزهها باشیم. با این همه شاید مورد خاص انتخاباتی در این روزها را بتوان پرونده «سینا کمالخانی» منتخب مردم در حوزه تفرش، آشتیان و فراهان دانست. مسأله مدرک تحصیلی وی در مقطع کارشناسی ارشد که در روزهای اخیر مطرح شده است، سرنوشت این حوزه انتخابیه را به احتمال زیاد به یک انتخابات میاندورهای حواله خواهد داد.
شنبه ششم اردیبهشتماه بود که اخبار بعضی از کانالهای خبری حکایت از عدم اعتبار مدرک کارشناسی ارشد منتخب مردم تفرش، آشتیان و فراهان میداد؛ حکایتی که البته به سرعت مورد پیگیری شورای نگهبان قرار گرفت و با استعلام نهایی از وزارت علوم، مهر تاییدی بر معتبر نبودن این مدرک زده شد و عباسعلی کدخدایی، سخنگوی این شورا روز دوشنبه در گفتوگویی با خبرگزاری فارس در همین زمینه گفت: «ما موضوع را از وزارت علوم به عنوان مرجع اعلام نظر در این باره جویا شدیم که وزارت علوم هم طی نامهای اعلام کرد مدرک تحصیلی منتخب تفرش در مقطع کارشناسی ارشد از آن موسسه، فاقد مجوز از شورای گسترش آموزش عالی است و مدرک ایشان را تایید نکرد». در چنین فضایی، مهمترین سوالی که میتوان پرسید علت رخ دادن چنین اتفاقی در شرایطی است که فیلترهای نظارتی از ماهها قبل از برگزاری انتخابات به بررسی صلاحیت متقاضیان مبادرت میورزند.
* مشکل کجاست؟
طبق قانون انتخابات، همه داوطلبان نمایندگی مجلس شورای اسلامی هنگام ثبتنام باید دارای مدرک تحصیلی کارشناسیارشد یا معادل آن باشند. بررسی و احراز اسناد اولیه در آغاز بر عهده هیأتهای اجرایی فرمانداریها و وزارت کشور است. در همین زمینه اسناد رسمی به جهت قانونی بودن، خود به خود دارای اعتبار است و چنانچه اصالت مدارکی مانند گواهی تحصیلی و مدارک سجلی مورد خدشه قرار نگرفته باشد، اصل بر صحت آنها قرار خواهد گرفت و تا زمانی که گزارش خلافی به دست شورای نگهبان نرسد، سوالی مطرح نخواهد شد. اگر گزارش خلافی نسبت به اسناد به وجود بیاید، شورای نگهبان از سازمان ثبت اسناد و وزارت علوم استعلام میگیرد و آنگاه نظر کارشناسی مراجع مزبور درباره اسناد رسمی ملاک خواهد بود. درباره مدرک تحصیلی نیز نظر وزارت علوم برای شورای نگهبان حجت است. اما قانون انتخابات نیز برای احراز صلاحیت داوطلبان نمایندگی مجلس، هیات اجرایی و هیات نظارت را مکلف به استعلام از 4 مرجع کرده است. 4 مرجعی که مکلفند درباره سوابق داوطلبان به وزارت کشور و شورای نگهبان پاسخگو باشند عبارتند از: وزارتاطلاعات، دادستانی کل، سازمان ثبتاحوال کشور و اداره تشخیص هویت و پلیس بینالملل.
شاید محل نقص اصلی در زمینه نظارت بر واجدان شرکت در انتخابات و شکل گرفتن مواردی همچون پرونده سینا کمالخانی را باید در همین نقطه جستوجو کرد؛ جایی که بهرغم اینکه طبق بند 5 ماده 28 قانون انتخابات، همه داوطلبان هنگام ثبتنام باید دارای مدرک تحصیلی کارشناسیارشد یا معادل آن باشند اما وزارت علوم و حوزههای علمیه به عنوان منابع معتبر برای تشخیص صحت یا عدم صحت مدارک دانشگاهی و حوزوی داوطلبان در شمار مراجع استعلام صلاحیت داوطلبان قرار ندارند و در سایه چنین خلأ قانونی در زمینه احراز صلاحیتها شاهد موارد اینچنینی میشویم. نکته ضمیمهای دیگری که در این باره میتوان به آن اشاره داشت نوع مواجهه هیاتهای اجرایی وزارت کشور در بررسی صلاحیت داوطلبان است، به گونهای که این هیأت اصل را بر صحت مدارک ارسالشده میگذارد و از آنجا که مرجع تایید این مدارک وجود ندارد احتمال صحتسنجی این مدارک ممکن است به زمانی پس از تایید صلاحیت کاندیدا و حتی رای آوردنش موکول شود.
ادعاهای شکلگرفته پیرامون پرونده تحصیلی سینا کمالخانی را میتوان شاهد مثالی بر این امر به حساب آورد، به گونهای که مدرک تحصیلی او از آنجا که جعلی نبوده است به تایید هیأتهای اجرایی وزارت کشور رسیده است و آنها وجود چنین مدرکی را تایید کردهاند اما مرجعی که باید صلاحیت مرکز صدور این مدرک تحصیلی (موسسه آموزش عالی تفتان) را تایید میکرد خود حضوری در این هیأت نداشته و همین امر باعث شده است فردی با مدرک غیرجعلی از یک موسسه آموزشی که فاقد اعتبار از سوی وزارت علوم بوده است تایید شود و بعد از حضور در انتخابات حتی به عنوان نماینده یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی نیز انتخاب شود که در نهایت امر و پس از استعلامی که از وزارت علوم گرفته شد شورای نگهبان به عنوان ناظر انتخابات به این مورد ورود کرده و این اختیار را دارد که تا قبل از تایید اعتبارنامه یک نماینده نسبت به ابطال انتخابات آن حوزه اقدام کند.
* از مینو خالقی تا سینا کمالخانی
خلأهای قانونی در زمینه نظارت و تایید صلاحیت متقاضیان شرکت در انتخابات مجلس شورای اسلامی در حال تبدیل شدن به یک واقعه رایج است؛ امری که 4 سال پیش نیز در پرونده منتخب اصلاحطلب مجلس در حوزه اصفهان رخ داد و شورای نگهبان با ورود مستقیم به این موضوع، مانع راهیابی مینو خالقی به مجلس دهم شد. همانگونه که اشاره شد اختیار شورای نگهبان در ابطال نتیجه انتخابات در یک حوزه رایگیری تا پیش از تایید اعتبارنامه نمایندگان باعث میشود این شورا کارویژهها و وظایف نظارتی خود را در دوران بعد از برگزاری انتخابات نیز ادامه دهد. با این همه نکتهای که نباید مورد غفلت قرار گیرد آن است که هرکدام از نقایص نظارتی که باعث تکرار چنین اتفاقی شود فراتر از هزینههای مالی و انسانی که مصروف برگزاری دور مجدد انتخابات میشود هزینههای مدیریتی کلانی را نیز به کشور وارد میکند. نظارت پساانتخاباتی هر چند به عنوان یک وظیفه نظارتی میتواند در میان کارویژههای شورای نگهبان تعریف شود اما اولویت باید معطوف به کاهش موارد اینچنینی و تقویت سیستم نظارتی پیش از برگزاری انتخابات باشد تا هزینههای مواردی همچون پرونده تحصیلی منتخب تفرش، آشتیان و فراهان کاهش یابد.
ارسال به دوستان
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|